کد بارشی


رفتـــ 25
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تاثیر متقابل روح و جسم از منظر طب سنتی ایرانی

در دیدگاه پزشکان ایرانی، شناخت و درمان بیماری‌ها بر مینای تاثیر متقابل جسم و روح می باشد. همچنین تغییر مزاج(طبع) و تغذیه بر رفتار و اخلاق انسان تاثیر گذار می باشد.  مثلاً کودکان نباید در شرایطی قرار گیرند که خشم و ترس و اندوه و... بر آنها غلبه کند، زیرا این‌ رفتارها، خود سبب از بین رفتن تعادل طبع آدمی می‌شوند؛ مثلاً خشم، مزاج را بیشتر از حالت اعتدال گرم می‌کند. اندوه، خشکی مزاج به بار می‌آورد. پژمردگی و کم‌ارادگی، نیروی روانی را سستی می‌بخشد و مزاج را به سوی سردی و رطوبت بیش از حد گرایش می‌دهد؛ لذا در خوش خلقی، بهبودی تن و روان نیز هست.

در طب سنتی، هر فردی یکی از مزاج‌های چهارگانه را دارد که هر مزاج، واجد خصوصیات اخلاقی و رفتاری و ظاهریِ ویژه‌ای می‌باشد: صفرا(گرم و خشک)، دم(گرم و مرطوب)، بلغم(سرد و مرطوب) و سودا(سرد و خشک). البته به گفته حکما و پزشکان، بهترین حالت در هر مزاجی، حد تعادل آن می باشد که در این حالت سلامتی حاصل خواهد شد. 

 

منبع: چه طبعی دارید، دکترمحمد پورفخاران و دکتر علی منصوری، مرضیه نوری آق قلعه، با مقدمه دکتر حسین خبراندیش، نشر ابتکار دانش، تهران،


      

»» حکایت زیبای شیخ صنعان و دختر ترسا

حکایت زیبای شیخ صنعان و دختر ترسا
 
داستان شیخ صنعان و دختر ترسا، حکایت عاشق شدن پیری زاهد و متشرّع و صوفی مسلک است که در جوار بیت الحرام، صاحب مریدان بسیار بوده و تمام واجبات دینی و شرعی را انجام داده و صاحب کرامات معنوی بوده است.
زاهد پیر(شیخ صنعان یا سمعان)، چند شب پیاپی در خواب می بیند که از مکه به روم رفته و بر بتی، مدام سجده می کند. پس از تکرار این خواب در شبهای متوالی، او پی می برد که مانعی در سر راه سلوکش پیش آمده و زمان سختی و دشواری فرا رسیده است. و لذا تصمیم می گیرد تا به ندای درون گوش داده و به دیار روم سفر کند. جمع کثیری از مریدان وی(به روایت عطار،400 مرید)، نیز همراه وی راهی دیار روم می شوند.
در آن دیار، شیخ روزها بر گرد شهر می گشته تا سرانجام روزی نظرش بر دختری ترسا، و بسیار زیبا افتاده و عاشق او می شود. عشق دختر ترسا، عقل شیخ را می برد؛ شیخ، ایمان می دهد و ترسایی می خرد.
شیخ مقیم کوی یار می شود و  همنشین سگان ِکوی؛ و پند و نصیحت یاران را نیز به هیچ می گیرد.
دختر ترسا از عشق شیخ آگاه می شود و پس از آنکه در مقام معشوق، ناز کرده و شیخ را به سبب عشقش سرزنش و تحقیر می کند، سرانجام در برابر نیاز شیخ، 4 شرط برای وصال قرار می دهد: سجده بر بت، خمر نوشی، ترک مسلمانی و سوزاندن قرآن.
شیخ عاشق، نوشیدن خمر را می پذیرد و آن سه دیگر را ،نه.  اما پس از نوشیدن خمر و در حال مستی، سه شرط دیگر را نیز اجابت می کند و زنار می بندد.
کابین ِدختر گران است و شیخ مفلس از پس آن بر نمی آید؛ ولی دل دختر به حالش سوخته و به جای سیم و زر، یک سال خوکبانی را بر شیخ وظیفه می کند و شیخ به مدت یکسال خوکبانی دختر را اختیار می کند.
یاران که تحمل این خفت و رسوایی را نداشتند، سرانجام شیخ خود را رها می کنند و به حجاز برمی گردند و گزارش اعمال او را به مریدی (از یاران خاص شیخ) که هنگام سفر روم غایب بود می دهند. او آنها را سرزنش می کند که چرا شیخ خود را در چنان حالی رها کرده اند و به همراه سایر مریدان به روم باز می گردند و معتکف می شوند و 40 شب به دعا پرداخته و با تضرع و زاری از خدا طلب نجات شیخ را می کنند. در شب چهلم، سرانجام  مرید باوفای شیخ، پیامبر اسلام (ص) را در خواب می بیند که به او بشارت رهایی شیخ را می دهد.


      

شَهْرُ رَمَضانَ اَلَّذِی اُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًی لِلْنّاسِ وَ بَیِناتِ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ


      

ایام فاطمیه برعموم مسلمانان جهان وخصوصا برشیعان تسلیت عرض می کنم .


      

ادامه مطلب...

      
   1   2   3   4   5   >>   >